کد مطلب:30750
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
چرا خداوند متعال مرگ و سپس پوسيدن جسم را براي انسان مقرر كرده است ؟
براي سؤال فوق پاسخ هاي متعدّدي ذكر شده كه به پاره اي اشاره مي شود:
1 از طرفي , در علم الهي , ميلياردها انسان استعداد و قابليت حيات و آمدن به دنيا را داشتند و دارند. چون خداوند عادل است و فياض مطلق , بايد همه را به دنيا بياورد.
از طرف ديگر دنيا ظرفيت و گنجايش همهء آدميان را يك جا ندارد. از اين جهت عقل حكم مي كند به نوبهء خودعده اي بيايند و گروهي بروند تا جاي خود را به ديگران بدهند. همچنان كه در ميان ما كه در ميان ما رسم است اگركسي صد نفر را به ميهماني دعوت كند, ولي خانه اش گنجايش بيش از سي نفر را نداشته باشد. عده اي ابتدا واردمي شوند و بعد از صرف غذا, آن جا را ترك مي كنند و جاي خود را به ديگران واگذار مي نمايند.
2 جسم انسان مانند ساير موجودات طبيعي , روزي طراوت و شادابي خود را از دست داده و افسرده و پژمرده مي شود و بالاخره روزي در اثر ناتواني زمينگير مي شود. اگر مرگ نباشد, خود و خانواده اش در رنج و مشقت وگرفتاري مي افتند. با اين حال مرگ چيز بدي نيست , بلكه يكي از نعمت هاي بزرگ الهي خواهد بود.
3 از ابتدا ما را براي زندگيِ هميشگي در دنيا نيافريده اند, چون دنيا با رنج و غم و بلا و گرفتاري عجين شده است و حكمت الهي اقتضا نمي كند انسان هميشه در رنج و عذاب باشد.
جايگاه هميشگي ما جهان آخرت است كه در آن جا بهشتيان هيچ گونه غم و غصه و رنجي ندارند.
دنيا به منزلهء كشتزاري است كه آمديم در آن كشت كنيم و محصولش را در آخرت بچينيم و استفاده كنيم .
پيامبر اكرم 6فرمود: .(1)
4 تقريباً همين سؤال را حضرت موسي از خداوند متعال كرده و پاسخ شنيده است . مولوي مثنوي مي گويد:
]گفت موسي : اي خداوند حساب ! نقش كردي , باز چون كردي خراب ؟
نر و ماده نقش كردي جان فزاوانگهي ويران كني آن را چرا؟
گفت حق : دانم كه اين پرسش تو رانيست از انكار و غفلت و ز هوي
ورنه تأديب و عتابت كردمي بهر اين پرسش تو را آزردمي
پس بفرمودش خدا اي ذولباب چون بپرسيدي بيا بشنو جواب
موسيا تخمي بكار اندر زمين تا تو خود هم وادهي انصاف اين
چون كه موسي كشت و كشتش شد تمام خوشه هايش يافت خوبي و نظام
داس بگرفت و مرآن ها را بريدپس ندا از غيب در گوشش رسيد
كه چرا كِشتي كُني و پروري چون كمالي يافت , آن را مي بُري ؟
گفت يا رب زان كنم ويران و پست كه در اينجا دانه هست و كاه هست
نيست حكمت اين دو را آميختن فرق واجب مي كند در بيختن
گفت اين دانش ز كه آموختي ؟نور اين شمع از كجا افروختي ؟
گفت تمييزم تو دادي اي خداگفت : پس تمييز چون نبود مرا؟
در خلايق روح هاي پاك هست روح هاي تيرهء گِلناك هست
اين صدف ها نيست در يك مرتبه در يكي دُرّ است و در ديگر شَبَهْ
واجب است اظهار اين نيك و بناه هم چنان كاظهار گندم ها زكاه (2)
]خلاصهء جواب اين است كه مرگ را آدريد تا فرداي قيامت صالحان و نيكان را از فاسدان و ناپاكان جدا كند و به گروه اول پاداش و به دستهء دوم كيفر بدهد.
(پـاورقي 1.مطهري , مرتضي , مجموعهء آثار, ج 1 ص 220
(پـاورقي 2.مطهري , مرتضي , مجموعهء آثار, ج 1 ص 208
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.